معنی جمشید محمودی

حل جدول

جمشید محمودی

کارگردان فیلم چند متر مکعب عشق


فیلم جمشید محمودی

چند متر مکعب عشق


فیلمی از جمشید محمودی

چند متر مکعب عشق

چند مترمکعب عشق

لغت نامه دهخدا

محمودی

محمودی. [م َ] (اِخ) شاعری باستانی که شعر او در لغت نامه ٔ اسدی به شاهد آمده است.

محمودی. [م َ] (اِخ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. 386 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمودی. [م َ] (اِخ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان. 336 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمودی. [م َ] (ص نسبی) منسوب به مطلق محمود. || منسوب به محمود که نام اجدادی است. (از انساب سمعانی). || منسوب به محمود غزنوی. رجوع به غزنویان شود. || نوعی سکه ٔ نقره. (از آنندراج). قسمی از مسکوک. (ناظم الاطباء).


کاخ محمودی

کاخ محمودی. [خ ِ م َ] (اِخ) رجوع به کوشک محمودی شود.


پل محمودی

پل محمودی.[پ ُ ل ِ م َ] (اِخ) موضعی مجاور قریه ٔ محمودی در نواحی مرو. (حبیب السیر چ طهران جزء 4 از ج 3 ص 356).


باغ محمودی

باغ محمودی. [غ ِ م َ] (اِخ) نام باغی به غزنین که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط و شراب آنان بوده است: امیر... بکوشک سپید رفت و آنجا نشاط کرد... سه روز و پس بباغ محمودی آمد و بنه ها آنجا آوردند و تا نیمه ٔ رجب آنجابود و از آنجا قصد قلعت غزنین کرد. (تاریخ بیهقی ص 409). روز سه شنبه بیستم جمادی الاخری بباغ محمودی رفت و نشاط شراب کرد. (تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض ص 256).یازدهم جمادی الاخری در کوشک محمودی که سرای امارت است به غزنین مقام کرد و نیمه ٔ این ماه بباغ محمودی رفت و اسبان به مرغزار فرستادند. (همان کتاب ص 356). و رجوع به فهرست اعلام تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض شود.


ملک محمودی

ملک محمودی. [م َ ل ِ م َ](اِخ) شاخه ای از تیره ٔ بسحاق هیهاوند از طایفه ٔ چهارلنگ بختیاری است.(جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).


کوس محمودی

کوس محمودی. [س ِ م َ] (اِخ) کوس جنگ سلطان محمود غزنوی که ضرب المثل بوده. (از حاشیه ٔ هفت پیکر چ وحید ص 51). مانند کوس نادری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
چون محمد شدی ز مسعودی
بانگ برزن به کوس محمودی.
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 51).
جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن به دفع حارس کشت به بانگ دف ازکشت، شتری را که کوس محمودی بر پشت او زدندی. (از عناوین مثنوی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


محمودی پائین

محمودی پائین. [م َ ی ِ] (اِخ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل، واقع در 18هزارگزی ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

فرهنگ فارسی هوشیار

محمودی

(صفت) منسوب به محمود (مطلقا)، منسوب به سلطان محمودغزنوی: غلامان محمودی، (اسم) سکه ای بود نقره.

معادل ابجد

جمشید محمودی

465

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری